کتابخانه عمومی امام جواد(ع) استان البرز



صفحات کتاب را ورق می زنم تا بدانم تو چه کشیدی بانو اما وقتی برگ برگ کتاب را ورق می زنم و می خوانم از تو، چیزی جز اشک و غم نصیبم نمی گردد . شنیده بودم که پیامبر فرموده بود: ((فاطمه پاره تن من است ))اما چه کردند با تو آنان که می دانستند تو عزیز پدری .
فاطمه جان دلم می گیرد از این همه غربت، غربت علی، غربت حسنین و زینبین
بانو دلم می گیرد وقتی به آن صفحه از کتاب می رسم که شاهد گریه اولادت هستم زمانی که به شهادت رسیدی زمانی که فرزندانت صدا زدند اسماء مادر ما کجاست؟ اسماء ساکت شد اما نمی توانست قرار بگیرد و طاقت حرف زدن نداشت ، آقا زاده ها دویدند توی بیت مادرشان و دیدند مادرشان خوابیده چه قدر غمگین است این خط کتاب زمانی که لحظه ی وداع را یاد آور می شود . لحظه غم ،لحظه بی قراری ،لحظه ندای وا حسرتا .
فاطمه فاطمه فاطمه
وای بر باران اگر بی تو ببارد
                 وای بر خورشید اگر بی تو برآید
                              دریغ از بهار دریغ از بهار اگر بی تو بپاید
                                             وای بر من وای بر من اگر بی تو بمانم
                                                                                وای بر من وای بر من وای بر من .


چشم هایم را باز کردم همه جا درتاریکی و سکوت به سر می برد نوری به شدت به تمام قسمت ها و اجزای بدنم برخورد کرد به بالای سرم نگاه کردم باورم نمی شد آن همان چراغ پیری بود که سه سال است در اینجا قرار داشت ولی هیچ وقت نقش یک چراغ را نداشت بیشتر نقشه لانه ی گنجشک های دل شکسته را داشت توجهم بیشتر به او جلب شد نورها بیشتر و بیشتر می شدند نگاهم را از روی چراغ برداشتم و به آن طرف خیابان خیره شدم مردی را دیدم که دوان دوان داشت به سمتم می آمد روی دسته من نشست به رفتارهایش دقت کردم انگار ازچیزی ترسیده بود نفس نفس ن موبایلش را از درون جیب بغل کتش برداشت وشماره می گرفت ، صدای بوق را می شنیدم و بعدش که می گفت :مشترک مورد نظر پاسخگو نمی باشد لطفا بعدا تماس بگیرید موبایلش را چنان به چراغ بالای سرم کوباند که چراغ بیچاره شکست تمام آن نورها پراکنده شدند چقدر زیبا بودند. یکدفعه مرد بلند شد یکی ازنورها را گرفت و باچهره ا ی مظلوم به آنها خیره شد و زیر لب چیز هایی زمزمه می کرد و بعد قطره اشکی مانند شبنم از چشم هایش غلتید این اولین
بار ی بود که اشک مردی را دیدم  درافکار زببای خودم غرق بودم صدایی شنیدم که می گفت:این کرم شبتاب ها چقدر زیبان چقدر نورانی ان دقیقا وقتی که به طرف دختر برگشتم دیدم مرد دختر رادر آغوش گرفته است و بعد هم دست هم را گرفتند و دور شدند خاطرات امروز را مرور کردم چراغی که بعد سال ها نور درخشان می داد،مردی که گریه می کرد،دختری که اسم آن نور درخشان را گفت ;فک کنم کرم شبتاب برد و آخرسر هم مردی که دخترش را بین درخشان ترین نورها یافت .
نویسنده: نیلوفر طوفانی 14 ساله


آرام آرام در تاریکی شب قدم می زدم  و فقط به صدای امواج دریا در این هوای سرد پاییزی و موج های خروشان گوش می سپردم  خودرا به خاطرات گذشته سپردم به وقتایی که پاهای کوچولوام را در اب این دریا فرو می بردم و انگشتانم  را در ان جابه جا می کردم حس خیلی خوبی داشت یا وقت هایی که امواج دریا عین ابرهایی سفت مرا دراسمان دریا به این طرف و آن طرف می برد شنل قهوه ای بافت خود را روی شانه هایم جابه جا کردم و دوباره به دریا خیره شدم چقدر خروشان موج هارا به پایین و بالا می برد احساس کردم قطره آبی از بینی ام به پایین امد بلافاصله از جیب چپ شلوارم دستمال کاغذی دراوردم و بینی ام را گرفتم اینقدر غرق دریا وخاطرات کوچکی ام شدم که درد اصلی خود را فراموش کردم کلاهم را از روی سرم برداشتم و دستی روی سرم کشیدم اشک هایم بی روان مانند شبنمی می ریخت خدایا چرا من باید به این بیماری ناعلاج درچار شوم دستم را روی قلبم گذاشتم واقعا درد داشتم رو به روی دریا زانو زدم و فقط گریه می کردم دریاهم کنار اشک های من کم اورده بود بلندشدم دوان دوان می رفتم وبا موج های دریا همراه شده بودم ناگهان برسرجایم ایستادم و چهار زانو روی زمین نشستم سرم را روی پاهایم گزاشتم احساس دردی بسیار در اعماق قلبم کردم سرم گیج می رفت نزدیک ساحل دریای خروشان بودم دریایی بین رنگ ابی و قهوه ای دریایی که از آینه پاک تر و از سنگ دل سرد تر بود دیگر هیچ چیز جز نوازش ان دریای خروشان حس نکردم    

نویسنده : نیلوفر طوفانی 14 ساله                                             


امروز قرار بود وارد دادگاهی بشم که حکم می کرد باید دنیای خیالاتم را رها کنم یا هنوزم می توانم بنویسم .
سخت ترین روز ، امروز تمام زندگیم به باز کردن دهان یک نفر بستگی دارد حکم فردی که می گوید آیا هنوزم می توانم اینجا بمان واقعا تصور نبودن در خیالاتم خیلی سخت بود . شاید الان فکر کنید خیالات و نوشتن چیست ولی تنها کسی این داستان را می فهمد و درک می کند که اصلا حضوری در دنیای واقعی ندارد و فقط درگیر گفته های من است .
با ترس و لرز در دادگاه را باز می کنم اولین نگاهم به سمت قاضی است با چهره ای مظلوم به او چشم می دوزم سرجایم میخکوب می شوم و بعد از چند دقیقه در جایگاه خود می نشینم .
مردی که ازمن شکایت کرده بود را از سرتاپا نگاه می کنم مردی قد بلند با چشم هایی به رنگ آبی آسمانی و چهره ای سفیدگون که حدس زدم آلمانی باشد
تا حالا یک بار هم او را ندیده بودم او با من چه مشکلی دارد با برگه هایی به سمت قاضی می رود کمی با او پچ پچ می کند و قاضی سری به طرف من بر می گرداند و می گوید به نظر تو نوشتن و خیالات چیست ؟ چه سوال ساده ای ! می خواهم جواب سوال را خیلی سریع بدهم اما یاد حرف های استادی می افتم بعد از کمی فکر کردن و سکوتی طولانی صدای حاضران بلند می شود که می گویند سریع تر سریع تر .
قاضی به لب هایم خیره می شود انگار می داند می خواهم چه بگویم آن دسته ی چوبی مانندش را به میز می زند و می گوید نظم دادگاه را به هم نزنید .
همه ساکت می شوند ، قاضی سر جایش جابه جا می شود و می گوید ایشان می خواهند جواب سوالم را باذکر یک مثال شرح کنند .
این گونه شروع می کنم :
دختر 14 ساله وقتی شب ها همه خوابند در اتاقش روی یک صندلی چوبی کوچک می نشیند لامپ ها همه خاموشند میزی روبه روی دخترک قرار دارد روی میز یک چراغ مطاله کوچک است به قدری کوچک است که فقط روی دفتر دخترک می تابد دخترک مدادش بر می دارد و شروع به نوشتن میکند و پاره میکند اینقدر اینکارا را تکرار میکنید که دور تا دورش را مچاله های کاغذ پر میکند سرش را روی میز میگذارد و خوابش میبرد و خواب میبیند گوشه اتاقش نشسته بزهم کسی نیست و همه جا خاموش است بازهم مینویسد و پاره میکند مینویسد پاره میکنی. کمی سکوت کردم و گفتم  تمام  حاضران کلافه و عصبی منتظر ادامه داستان بودنو قاضی گفت حکمبهنفع دختراست باورم نمیشد قرر نیست دنیای نوشته ها و خیالات را رها کنم مرد میگوید چه بی معنا اصلا مثل خوبی یرای ذکر جواب سوال نبود قاضی رو به مرد میکند و میگوید  من ماندم در زیبایی این داستان و اینهمه نکته ی اموزنده ان وثقت تو هنوز انرا درک نکرده ای  خیالات یعنی توهم الان غرق داستان منی

نویسنده : نیلوفر طوفانی 14 ساله



کتاب دروازه ای به سوی جهان گسترده دانش و معرفت است

 و یکی از بهترین ابزارها برای به کمال رساندن انسان هاست

و کسی که در این دنیای زیبا به زندگانی می پردازد نمی تواند با دنیای کتاب بی ارتباط باشد


پس بیاییم با گرامی داشت این هفته

و

 نام مبارک آن در پروراندن دانش و کمال سهیم باشیم


با انتخاب و معرفی ۱۲ اثر به عنوان منابع؛

فراخوان شرکت در نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی منتشر شد


دبیرخانه جشنواره کتابخوانی رضوی، فراخوان شرکت در نهمین دوره این جشنواره را با معرفی ۱۲ عنوان کتاب در سه رده سنی کودک»، نوجوان» و جوان و بزرگسال» منتشر کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و با همکاری بنیاد فرهنگی هنری بین المللی امام رضا علیه‌السلام و معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای اشاعه و ترویج فرهنگ منور رضوی، گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی و مطالعه کتاب‌های مرتبط با سیره‌ پاک ائمه‌ معصومین علیهم‌السلام به‌ویژه حضرت امام رضا علیه‌السلام، حضرت معصومه سلام‌ الله علیها و حضرت احمدبن موسی علیه‌ السلام با بخش ویژه سیره حضرت ابن‌الرضا امام جواد علیه‌ السلام (که طبق روال هر دوره با هدف افزوده شدن منابع مرتبط با سیره یکی از معصومین(ع) به جشنواره نهم اضافه شده است) همزمان با ایام فرخنده دهه‌کرامت، برگزار می‌شود.


 
در فراخوان نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی، ۱۲ کتاب در سه رده سنی کودک»، نوجوان» و جوان و بزرگسال» معرفی شده که بر این اساس در رده کودک» (۴ تا ۱۲ سال) کتاب‌های امام رضا علیه‌السلام» نوشته زهرا عبدی از انتشارات جمکران برای متولدین ۱۳۸۶تا ۱۳۸۹، کبوترها و آهوها» نوشته سید احمد میرزاده از انتشارات به نشر برای متولدین ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴، فاطمه و فاطمه» (شباهت‌های حضرت معصومه با حضرت زهرا سلام‌الله علیهما) نوشته محمد مهاجرانی از انتشارات زائر برای متولدین ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ و همچنین در بخش ویژه این رده سنی، کتاب هشت قصه از امام جواد علیه‌السلام» نوشته حسین فتاحی از انتشارات قدیانی برای متولدین ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹ معرفی شده است.
 
در رده سنی نوجوان» (۱۳ تا ۱۷ سال) نیز آثاری چون راز آن بوی شگفت؛ داستانی بر اساس زندگی امام رضا علیه‌السلام» نوشته فریبا کلهر از انتشارات به نشر، با کبوترهای گنبد؛ سروده‌هایی درباره امام رضا علیه‌السلام برای نوجوانان» نوشته احمد میرزاده از انتشارات به نشر و همچنین در بخش ویژه این رده سنی کتاب درختی که بال در آورد؛ داستان‌هایی از زندگی امام جواد علیه‌ السلام» نوشته مجید ملامحمدی از انتشارات بوستان کتاب به عنوان منابع جشنواره معرفی شده است.
 
اما در رده سنی جوان و بزرگسال» (۱۸ سال به بالا) پنج کتاب  مهارت‌های ارتباط موثر در سیره امام رضا علیه‌السلام» نوشته علی جانفزا  از انتشارات به نشر، فصل فیروزه» نوشته محبوبه زارع از انتشارات کتابستان معرفت، درّ عصمت؛ مروری بر زندگانی حضرت معصومه سلام‌الله علیها» نوشته علی اشرف عبدی از انتشارات زائر، زندگانی حضرت احمدبن موسی علیه السلام شاه‌چراغ» نوشته محمدرضا سنگری از انتشارات شاهچراغ و در بخش ویژه این رده سنی نیز کتاب سیره تقوی؛ ترجمه و توضیح چهل حدیث درباره سیره امام جواد علیه‌السلام» نوشته جواد محدثی از انتشارات به نشر معرفی شده است.


 
بخش‌های نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی
 
این جشنواره در دو بخش فردی» و خانوادگی» برگزار می‌شود که علاقه‌مندان می‌توانند با مطالعه منابع مرتبط با این بخش، در دو شیوه مکتوب و الکترونیکی در جشنواره شرکت کنند.
 
مقررات شرکت در نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی
 
در بخش شرایط و مقررات» این فراخوان آمده، شرکت در این جشنواره برای عموم علاقه‌مندان در تمامی گروه‌های سنی میسّر است و شرکت برای عموم کتابداران علاقه‌مند، تنها در بخش الکترونیک امکان‌پذیر است.
 
راهنمای شرکت در جشنواره برای بخش کودک
 
کودکان برای شرکت در بخش کودک»، می‌توانند به یکی از دو شیوه‌ ترسیم نقاشی» و ارسال فیلم موبایلی» اقدام کنند و با کشیدن نقاشی از جذاب‌ترین بخش مورد علاقه کتاب در برگه‌های مسابقه (که توسط کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور توزیع و پس از تکمیل، تحویل گرفته می‌شود) و یا ارسال یک فیلم موبایلی، شامل معرفی کتاب و یا خواندن بخش‌های جذابی از کتاب، در این جشنواره شرکت کنند.
 
راهنمای شرکت در جشنواره برای بخش نوجوان
 
علاقه‌مندان در بخش نوجوان» نیز می‌توانند به دو شیوه ترسیم نقاشی از جذاب‌ترین بخش کتاب در برگه‌های مسابقه نقاشی و پاسخگویی به سئوالات چهار گزینه‌ای به صورت مکتوب و الکترونیکی بر اساس کتاب‌های معرفی شده در جشنواره و همچنین ارسال یک فیلم موبایلی، شامل معرفی کتاب دلخواه اعم از منابع جشنواره و منابع آزاد مرتبط با موضوع در جمع یا گروه‌های مختلف (دوستان، خانواده، همکاران و.) از طریق سایت در این جشنواره شرکت کنند.
 
راهنمای شرکت در جشنواره برای بخش جوان و بزرگسال
 
بر اساس فراخوان منتشر شده علاقه‌مندان به شرکت در بخش جوان و بزرگسال» می‌توانند از سه شیوه‌ مختلف در نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی شرکت کنند. شیوه اول، مطالعه کتاب‌های معرفی شده جشنواره و پاسخگویی به سوالات چهار گزینه‌ای بصورت مکتوب یا الکترونیک؛ شیوه دوم، ارسال فیلم موبایلی از معرفی کتاب دلخواه (اعم از منابع جشنواره و منابع آزاد مرتبط به جشنواره در جمع یا گروه‌های مختلف (دوستان، خانواده، همکاران و.) از طریق سایت و شیوه سوم ارسال معرفی کتاب دلخواه، تصویر و مشخصات آن (به صورت متنی) در حد یک پاراگراف ( ۳۵۰ کلمه) از طریق سایت.
 
تقدیر از برگزیدگان در بخش ملی
 
برگزیدگان نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی در دو سطح ملی» و شهرستانی» معرفی و با اهدای لوح تقدیر و هدایای نقدی از آنها تجلیل خواهد شد.
 
بر این اساس در سطح ملی از ۸۰ نفر به عنوان برگزیدگان فردی تجلیل می‌شود که به ترتیب در رده سنی کودک» ده برگزیده در بخش نقاشی و ده برگزیده در بخش پویش مجازی(با اهدای ۲ میلیون ریال)، در رده سنی نوجوان» ده برگزیده در بخش مکتوب (با اهدای ۲ میلیون ریال)، ده برگزیده در بخش پویش کتابخوان (با اهدای ۲.۵ میلیون ریال) و ده برگزیده در بخش نقاشی (با اهدای ۳ میلیون ریال) و همچنین در رده سنی جوان و بزرگسال» ده برگزیده در بخش مکتوب، ده برگزیده در بخش معرفی کتاب و ده برگزیده در بخش پویش کتابخوان(با اهدای ۲.۵ میلیون ریال)، معرفی و تجلیل می‌شوند.
 
همچنین در این جشنواره از هشت خانواده برتر با اهدای لوح سپاس، تندیس جشنواره و مبالغ نقدی تجلیل می‌شود که بر این اساس از دو خانواده ۲نفره (با اهدای ۶ میلیون ریال)، دو خانواده ۳ نفره‌ (با اهدای ۹ میلیون ریال)، دو خانواده ۴ نفره(با اهدای ۱۲ میلیون ریال) و دو خانواده ۵ نفر به بالا (با اهدای ۱۵ میلیون ریال) تجلیل خواهد شد.
 
تقدیر از برگزیدگان در بخش شهرستانی
 
این جشنواره در سطح شهرستانی نیز با توجه به تعداد کتابخانه‌های شهرستان و میزان شرکت کننده، از ۸ برگزیده تجلیل خواهد کرد که بر این اساس در رده سنی کودک» یک برگزیده در بخش نقاشی و یک برگزیده در بخش پویش مجازی (با اهدای ۵۰۰ هزار ریال)، در رده سنی نوجوان» یک برگزیده در بخش مکتوب (با اهدای ۵۰۰ هزار ریال)، یک برگزیده در بخش پویش کتابخوان (با اهدای ۷۵۰ هزار ریال) و یک برگزیده در بخش نقاشی (با اهدای یک میلیون ریال) و همچنین در رده سنی جوان و بزرگسال» یک برگزیده در بخش مکتوب (با اهدای ۸۰۰ هزار ریال)، یک برگزیده در بخش معرفی کتاب و یک برگزیده در بخش پویش کتابخوان(با اهدای ۱.۵ میلیون ریال)، معرفی و تجلیل می‌شوند.
 
همچنین در این بخش از ۲ خانواده برتر در هر شهرستان (فارغ از تعداد نفرات) با اهدای لوح سپاس، تندیس جشنواره و مبالغ نقدی تقدیر می‌شود که بر این اساس، از دو خانواده ۲نفره (با اهدای ۲ میلیون ریال)، دو خانواده ۳ نفره‌ (با اهدای ۳ میلیون ریال)، دو خانواده ۴ نفره(با اهدای ۴ میلیون ریال) و دو خانواده ۵ نفر به بالا (با اهدای ۵ میلیون ریال) تجلیل خواهد شد.
 
نحوه دریافت منابع نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی
 
علاقمندان برای دریافت فایل کتاب‌ها می‌توانند به آدرس www.razavi.iranpl.ir مراجعه و یا جهت دریافت امانی کتاب‌های مسابقه به کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور مراجعه کنند.      
 
نحوه ارسال آثار به نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی
شرکت کنندگان می توانند علاوه بر ارسال آثار از طریق الکترونیک آثار مکتوب خود را به نزدیک‌ ترین کتابخانه عمومی محل زندگی شان تحویل دهند.

نشانی دبیرخانه

 تهران، بلوار کشاورز، تقاطع فلسطین، خیابان شهید کبکانیان، خیابان شهید طباطبایی‌رفیعی، نبش کوچه شهید نوری (کامبیز)، پلاک ۱۸، معاونت توسعه کتابخانه‌ها و کتابخوانی، اداره‌کل ترویج کتابخوانی و امور فرهنگی.

 رایانامه:  razavi@iranpl.ir / شماره تماس: ۸۸۹۵۱۴۹۳ / درگاه الکترونیکی: www.razavi.iranpl.ir

 
برای اطلاعات بیشتر و دریافت فراخوان جشنواره

 اینجا را ببینید.

گفتنی است بعد از برگزاری جشنواره کتابخوانی رضوی زیر نظر بنیاد فرهنگی امام رضا(ع) و با همکاری دستگاه‌های مختلف در سطح کشور در سالهای گذشته، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در سه دوره اخیر (دوره ششم، هفتم و هشتم) متولی برگزاری این جشنواره بوده است. بر این اساس در دوره ششم بیش از ۲۳۸ هزار نفر، در دوره هفتم ۶۴۸ هزار و ۲۲۸ نفر و در هشتمین دوره که سال گذشته برگزار شد با رشدی ۳۲ درصدی، ۸۵۸ هزار ۶۹۵ نفر در جشنواره کتابخوانی رضوی مشارکت داشتند.



سپاس خدایی را که به غیر او امیدی ندارم

و اگر جز به او امید داشته باشم نا امیدم می کند

سپاس خدایی را که تنها به خودش واگذارم کرد و کرامتم بخشید

و مرا به مردم نسپرد تا به من اهانت کنند و خوارم سازند

سپاس خدایی را که با من دوستی می کند

با اینکه هیچ نیازی به من ندارد.

سپاس خدایی را که چنان با من صبوری می کند

که انگار هیچ گناهی مرتکب نشده ام .

پروردگار من ، ستودنی ترین است نزد من

و شایسته ترین کس برای ستایش

                                                   و سپاس من.

 بند 13 دعای ابوحمزه ثمالی


و من آماده ام برای استغاثه.

و جعلة بک استغاثی                    و بدعائک توسلی

زبانم باز می شود و تند تند می شمارم تمام لحظه های نبودت را در لابه لای دل مشغولی های ریزو درشت روزهایم

وای وای چه بی شمار شد لحظه هایی که گمت کرده ام

می شمارم و تو گوش می کنی

من غیر استحقاق لاستماعک منّی

بی آنکه مستحق باشم که مستمع نجوای من باشی

یا مقلب القلوب              یا منور القلوب                   یا دائم الطف

تاریکی های سحر چه دور برگردان خوبی است بی سرو صدا راهم را کج می کنم و مرا دوباره به عمق آغوش تو می کشاند

مرا خوانده ای این شوخی نیست !.

شوخی نیست که رد پایم به خلوتی دو نفره با تو باز شده است

ببین دلبر جان

پشت سر منمو دنیایی بی خیالی .

پیش رو منمو اشتیاق هم کلامی.

و لیس من صفاتک یا سیدی ان تامر باالسؤال و تمنع العطیة

تو می شنوی          تو می بخشی         تو آرام می کنی           تو عطا می کنی

آخر تو منانی برای انسان های دست ساز خودت

گره ای کور مرا به درگاه امنت دخیل بسته است

مگر جز تو الهی هم هست که نیمه شب گوش به زنگ اقرار من نشسته باشد

و أسألو الله من فضله              اِنّ الله کان بکم رحیما

من دری را برای کوفتن سراغ ندارم مگر می شود در وا نکنی برای کسی که خودت در زدن یادش دادی.

{منتظران منجی }



آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها